تور آلمان ارزان: به مناسبت زادروز عزت الله انتظامی - متن مصاحبه قدیمی او با مجله کاوه مونیخ
به گزارش میهن دی ال، عزّت الله انتظامیاز هنرمندان پرآوازهٔ این است که کار خود را خوب میداند و حرمت آنرا می شناسد و با عشق و شیفتگی به هنرش پیوسته است. سرّ موفقیتهای درخشانی که بدست آورده در همین شور و شیدائی است و در کوشش و کوششی است که بمنظور آموختن و باز آموختن بکار میبرد و میداند کهبی مایه فطیر است و باید گوهر پر فروغ- استعدادش را با مایهٔ دانش و بینش جلا ببخشد تا بیش از پیش جلوه و جلای صحنه ها باشد.
با تور آلمان ارزان از دیدنی ترین کشور اروپایی بازدید کنید و از شهرهای برلین، هانوفرو، فرانکفورت و مونیخ آلمان دیدن کنید.
رساله ای که از این شماره بچاپ آن دست زده ایم، تحقیقی است که انتظامی دربارهٔپیش پرده خوانی در ایران نوشته و بی گمان کاری تازه در این زمینه است.
انتظامیخود از پیشگامان این رشته هنری بوده است و در تنظیم چنین رساله ای از تجربه های فراوان شخصی بهره ها گرفته است و تحقیقی موفّق عرضه نموده است. مانند همهٔ کارهای تآتری و سینمائی خودش که موفّقیت و شهرتشان از مرزهای وطن ما فراتر رفته است و افتخارها برای هنر ایران آورده است.
قبل از چاپ رسالهٔ انتظامی، گوشه هائی از مطالبی را که دربارهٔ این هنرمند شایسته نوشته اند و بهمّتمهین- دخت کشاورز صدردر مجموعه ای بناممیراث ماندنیجمع آمده است بنظر خوانندگان میرسانیم و برایعزّت الله انتظامیموفّقیّتهای باز هم بیشتر آرزو داریم.
کاوه
بنام خدا
نیچه میگوید: نبوغ انسان زالوی اوست. یعنی خون او را میمکد و شعله نبوغ وجود او را میسوزاند. اما عشق نیز همین کار را میکند و اگر عشق و نبوغ هر دو بجان کسی بیفتند گفتارش پر از هیجان و درخشندگی خواهد بود. اما صدایش زود خاموش میگردد.
سرچشمه هر نبوع و جمال هنری آن نیروی خلاقی است که پیوسته نسل انسان را تجدید میکند و جاودانی حیات را تامین میسازد.
بدون تردید انتظامی نابغه ایست که عاشق هم هست. امیدوارم صدایش زود خاموش نگردد و چاره ندارم جز اینکه بگفته خودش در مصاحبه از یک مجله ارینی بازگردم. وقتیکه از او سئول مینمایند:
س-آیا بازیگری برای شما نوعی زندگی کردنست یا به بازیگری به عنوان یک حرفه نگاه میکنید:
ج-همواره این مسئله برای بازیگر وجود دارد، که کارش جاوید نیست با این حال او همچنان بازی میکند. این یک اصل کلی است، که همواره هنر برای هنرمند حکم جواز زندگی کردن را پس از مرگ دارد.
صدها عکس و صدها صفحه روزنامه ایرانی و خارجی جلوی من است همه پر از انتظامی، گیج شده ام و نمیدانم از کدام یک از آثار او شروع کنم. بهتر است از فیلم گاو بکارگردانی (داریوش مهرجوئی) و نوشته (گوهر مراد) کارمان را شروع کنیم.گاو نه میپایکوبید و نه آواز میخواند(مجله سپید و سیاه شماره 27)
در مصاحبه ای که با داریوش مهرجوئی بعمل می آید وقتی از او سئوال مینمایند:
س-فکر میکنیدگاوچه سرنوشتی پیدا خواهد نمود؟
ج-اگر با این توقع به سینما بیایند کهگاوآواز بخواند فیلم شکست میخورد و در جای دیگر سئوال مینمایند:
س-چرا فیلم بازاری نیمسازی؟
ج-اتفاقا برنامه کارم را طوری ترتیب داده ام که فیلم بازاری هر میسازم نقشه ام اینست که عایدی حاصل از فیلم بازاری راخرجفیلمهای بعدی خودم بکنم.
جواب مهرجوئی اینبار رغم انگیز بود، پیدا بود که برایدلکار کردن، راه رفتن و ادامه زندگی دادن در سال و زمانه رنگها و نیرنگها خرج برمیدارد و حالا این کارگردان جوان که سالها در فرنگ تحصیل نموده زحمت کشیده و به امید به وطن بازگشته باید هر وقت که قصد دارد برای دلش کار کند از جیب خودش مایه بگذارد. اما هر وقت که بخواهد کار تجارتی عرضه کند داوطلب برای تامین مخارج آن بسیار است.
درباره دستمزد هنرپیشه ها سئوال کردم. گفت: اگر انتظامی و نصیریان و بقیه هنرمندان که در این فیلم شرکت دارند میخواستند بآن پول و ثروتی که خیلی ها دست یافته اند برسند، تا حالا خیلی وقت بود که رسیده بودند. اما اشکال کار اینجاست که هنرپیشه هائی نظر اینها اصولا از قبول نقشی که خودشان آنرا باور ندارند امتناع مینمایند.
سئوال کردم برادر جان حالا بگوئیم وظیفه بعدی روزنامه نویسهائی که هواخواه کارگردانها و هنرپیشه های خوب هستند چیست؟ گفت:از قول من از هرکس که برای تماشاگاواشتیاق دارد خواهش کنید بطمع پایکوبی و آواز و مشت جانانه هنرپیشه اول فیلم چشمهای خمار هنرپیشه زن، گم شدن و پیدا شدن خواهر و برادر، تنبیه شدن یک پدر پولدار خسیس و نتیجه گرفتن که پول خوشبختی نمیآورد به سینما نیایند. خواهش دیگر من این است که اندکی با حوصله و عمیق به فیلم توجه نمایند و توقع نداشته باشند همه مسائل گنجانده شده در فیلم مثل روز روشن باشند. سومین خواهش من اینست که بعد از تماشا فیلم که حتما مواردی برای انتقاد دارد چند سطر در همین زمینه برای من بنویسند.
انتظامی: جایزه ها وظیفه مرا سنگین تر مینمایند. (روزنامه اطلاعات یکشنبه 30 آبانماه 1352) مهرجوئی، کارگردان فیلم گاوه که اثرش در فستیوالهای جهانی ونیز، لوس آنجلس، لندن و شیکاگو با تحسین روبرو شده خبر میدهد که جایزه مرغابی نقره ای جشنواره بین المللی فیلم به عزت اله انتظامی هنرپیشه فیلم گاو تعلق گرفته است، پس از پیروزیتگاودر فستیوال و نیز این دومین باریست که این فیلم جوائر بین المللی دریافت میکند. چند ساعت از مخابره تلگراف مهرجوئی نگذشته بود که انتظامی را پیدا کردیم. مثل همواره با خلق خویش و تواضع ذاتی اش، دعوت ما را برای گفتگوئی کوتاه پذیرفت.
انتظامی چهل و هفت ساله، چالاک و تیزهوش است. نخست می پرسم:
فکر نمیکنی پیروزیت سینما تو را از تآتر جدا کند؟
انتظامی: باید بگویم که من زاده تآترم علاوه بر چهارصد پیش تلویزیونی که در آن نقش داشته ام، سالهاست در نمایش های مختلف به عنوان کارگردان و هنرپیشه شرکت داشته ام.بنابراین پیروزیت من در سینما نیمتواند مرا از پایگاه اصلی ام، تآتر دور کند.
انتظامی: فیلم گاو از طرف عده ای مردود شده بود. اغلب تصور میکردند کهگاونشان دهنده فقر روستاست در حالیکه چنین چیزی نبود. برداشت منتقدین فرنگی در اینمورد کاملا با ایده ای که ما داشتیم سازگار و درست بود. در فیلم گاو ما کوشیده بودیم مسخ شدن انسان را در یک تم فلسفی و شاعرانه مطرح کنیم! عرفانی که وحدت انسان با دلبستگی هایش را نشان میدهد. مثلا اظهارنظرآبزرور: مطالب زیر قسمتی است از مقاله نوشتهتام میلندرباره فیلمهای نشان داده شده در فستیوال ونیز، مندرج در شماره دوازدهم سپتامبر روزنامه آبزرورکه قسمت مربوط بهگاورا در اینجا نقل می کنیم.
مع الوصف (جیان لوئیجی راندی) رئیس فستیوال: دست کم به کشف و نمایاندن دو جواهر کوچک از ایران و دانمارک توفیق یافتیم. دو فیلمی که من هفته گذشته به اختصار از آنها یاد کردم و وعده کردم که هر دو را بیشتر و کاملتر باز- خواهم گفت. من اینک دریافته ام که بازگوئی و تشریح ذوق و بینش خطاناپذیر شاعرانه ایکه در پس نظرگاه صداقت آمیز هر دو فیلم نهفته است، احتیاج به صدها برگ کاغذ دارد. منباب مثال: چسان میتوان گفت از ظرافت و تاثیر صحنه ای در اوایلگاوکه طی آن قهرمان روستائی با غرور بسیار، گاوش راتنها گاو روستابرای شستشو بطرف یک آبگیر نزدیک روستا میبرد، و آدم زمانیکه مرد روستائی گاوش را آنسان مهربانانه و نوازش آمیز در آب می شوید، که یک مادر فرزندش را. به ناگاه احساس میکند که ناظر یک صحنه گرم و محبت آمیز عشقی است! و یا چه میتوان گفت از احساس خطر کردن مرد روستائی، آن هنگام که وی سربلند نموده و سه پیکر سایه آسائی را که بر فراز تپه در امتداد خط افق، آزمندانه چشم به گنجینه او دوخته اند میبیند؟ و یا بر همین منوال، چگونه میتوان باز گفت احساس فقدان تحمل ناپذیر گاو را در آن ساعت از حیوان مرده که با فشار داخل گورش افکنده میگردد؟
اساسا گاو برتره ایست ناتورالستیک از زندگی روستائی، با مفهوم جمعی زیستن آن رقابتها و ماجراهای عشقی کوچک آن، و چاره ها و وسائل ابتدائی آن، ولی بالاتر از این، بشکلی کاملا غیر تخیلی و بی اغراق زمانیکه قهرمان داغدیده بر بام طویله اش می نشیند و در سیاهی شب خیره میماند. پیش از آنکه نزول بآن کند که جای گاوش را بگیرد. فیلم برای تشدید افه از تیرگی ماه کمک میجوید. در این صحنه دهاتی بیچاره که اندک اندک خودش را گاو- می پندارد از هراس دزدیده شدن از بام پائین نمی آید. اعتقاد واهی مرد (یا این یک جادوی)خود حفظ کنی است؟ بیک تملک ترساننده شیطانی و تیره می انجامد که در سرانجام به ناگاه همانند نارنجکی منفجر میگردد. این سرانجام تراژیک بحجم چندین جلد کتاب، سخن از نارسائیهای تفاهم دارد. که سبب مسخ برخی از انسانها به حیوان میگردد.
و روزنامه های (ایل گاتزینو)، کوریره دل اینفرماتسیون، ریائیزسرا، کوریره دلاسرا، ایل جورنو، اومانتیه، مونتاسرا، ایل ساجرو، لانوته، ونیتا ایل جورنال، وی ایتالیا، نوول لیترو، گاردین، اکسپرس و مجله هنر در امریکا به تفصیل پیرامون گاو نوشته اند و بزودی نقدهائی دربارهگاودر مجلات معتبر سینمائی نظیر فیلمزاند فیلمینگ و سایت و سینما خواهیم دید.
در مجله فیلمزاند فیلمینگ منتقد معروف (جان فرانسیس لین) در سایت اند ساوند خانم (پنه لایه هاستون) و مجله سینما منتقد معروف (فیلیپ کریک) که او را از پازولین شناسان معروف سینما میدانند مقاله خواهند نوشت. کمیته انتخاب فستیوال و نیز مرکب بوده است: فدریکو فلین، ویتوریودسیکا، لوکینو ویسکونتی و آنتونیونی.
این کمیته فیلم را به اتفاق آراء برای نمایش در قسمت اصلی فستیوال انتخاب نموده اند.
فیلم گاو بزودی در دو فستیوال لندن و شیکاگو بنمایش در خواهد آمد.
از مهرجوئی برای شرکت در این دو فستیوال رسمی بعمل می آید.
مجله جوانان دوشنبه 5 مهرماه 1350 شماره 258 سال ششم مینویسد: هنرپیشه اول فیلمگاوحرف- میزند!: پیروزیگاومرهون کار دستجمعی بود و با تمام پیروزیتی که این فیلم در خارج یافت، در ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
انتظامی: وقتی خبر پیروزی فیلم گاو را در یک مجمع جهانی شنیدم بی اختیار بیاد هیئت ژوری خودمان افتادم!
انتظامی: راجع به چگونگی پیروزیت یک فیلم گفت سینما کار فردی نیست و در خوبی و بدی آن همه سهم دارند. پیروزیت فیلمگاومرهون یک کار دستجمعی است و متاسفانه با تمام تلاش و تلاشی که صرف تهیه این فیلم شد،گاودر ایران با پیروزیت روبرو نشد و در جشنواره پیش آنطور که باید و شاید تحویلش نگرفتند و حال آنکه فیلم گاو در شرایط بسیار سخت تهیه شد و سازندگان آن بدون هیچگونه انتظار اقتصادی در نهایت صمیمیت و صداقت بکار پراختند. و فیلمی را ارائه دادند که خوشبختانه بعد از گذشت سه سال حقانیت آنرا در فستیوال ونیز بچشم دیدیم. و متوجه شدیم که تا چه حد در ایران ناسپاسی روا داشته اند. و حالا فیلم ایرانی
بهر حال همین جوائز و تشویقها باعث میگردد تا انسان کار صحیح را دنبال نموده و مطمئن باشد تلاش و تلاش واقعی هیچوقت بی اثر نخواهد ماند و حقیقت بالاخره خود را آشکار خواهد نمود. علی نصیریان درگاوبازی درخشانی داشت و دیگران هم هریک بسهم خود بازی ارزنده ای ارائه داده بودند. مایه خوشبختی است که توجه مردم اینروزها به فیلم های فارسی زیاد شده و برأی العین می بینیم که فیلم های هندی، ترکی و برخی نوارهای تهوع آور ایتالیائی و امریکائی بازار خود را از دست داده اند.
عزت الله انتظامی اضافه نمود: وقتی که داریوش مهرجوئی برای شرکت در فستیوال ونیز به آنصوب حرکت میکرد نیمدانم چطور بود تا مقدار ای آمادگی برای شنیدن خبر پیروزی این فیلم را داشتم و تعجب میکنم از دید میثاقیه که همواره میگفت این فیلم در فستیوال پیروزیت غیر منتظره ای کسب میکند. بهر حال وقتی فیلم پیروز شد چند تن از قوم و خویشها و همکاران خودم تبریک گفتند. نمیدانم شاید فیلم گاو اگر در ایران پیروزیت به دست می آورد بیشتر مورد تشویق و حمایت قرار میگرفتیم.
مهرجوئی: تمام جنبه های فیلم مورد توجه منتقدین نهاده شده در درجه اول سوژه فیلم بود که در میان بقیه فیلمهای شرکت نماینده در فستیوال واقعا بی همتا بود، بقیه فیلمها عموما مسائل معاصر و مدرن زیبای غرب را پیش کشیده بودند و سوژه ای که مادرگاوارائه کردیم ناگهان افکار و توجه منتقدین را از فیلم های دیگر بهگاومعطوف کرد. این پیروزیت را مدیونساعدیهستیم با قصه لطیف خویش.
برخی از منتقدین نوشتند: اگر سال جاری جایزه ای برای برترین هنرپیشه در نظر گرفته بودیم، بدون شکانتظامی برنده آن جایزه بود.
بازی مشایخی هم مورد توجه منتقدین نهاده شده بود، بعلاوه از فیلمبرداریقوانلوتعریف کردند که مدیون ایشان هستیم.
هوشنگ حسامی: پس یروزانوتی گفت: انتظامی در گاوبازی نمیکند زندگی میکند.
مهرجوئی گفت: یکی از منتقدین گفت: بازی انتظامی کلافه میکند.
در خصوص اینکه چرا سوژه گاو انتخاب شده بود مهرجوئی گفت: از کتاب عزاداران بیلساعدیخوشم آمد.
وقتی فیلم الماس 33 را ساختم تصمیم گرفتم فیلمی در حدی جدی تر و شکلی نو بسازم. با دکتر ساعدی صحبت کردم و به اتفاق هم سناریویگاورا تنظیم کردیم. گذشته از سادگی معصومیت داستان مرا به خود جلب کرد.
بخصوص که در این قصه فلسفه بافی به چشم نمیخورد. سعی کردم جنبه تمثیلی داستان نیز در فیلم بماند.
فیلم گاو دو بعد دارد. یکی رئالیستی یکی تمثیلی و سوررئالیستی. من میخواستم این دو جنبه را درهم بیامیزم.
جعفر والی: جالب اینجاست که یکروز این تصمیم را گرفتیم که اینکار را بکنیم و بون هیچ چشم داشت و انتظاری دنبالش را گرفتیم.
انتظامی گفت: بین سازندگان هنرپیشه گان و دیگر عوامل ذیمدخل این فیلم هیچگونه قرادادی وجود نداشت و ما در شرایط بسیاربسیار بد با حد اقل وسائل با دلگرمی و عشق اینکار را کردیم.
اطلاعات: بعد از ربودن این جایزه پیشنهادی بشما نشد؟
مهرجوئی: تنها ارزش چنین اثری اینست که کارگردان بتواند با آزادی در مملکت خویش کار کند. اگر راه درست باشد، کار خواهان خواهد داشت.
اطلاعات: در میان مقاله و نقدهائی که روی فیلم گاو نوشتند چه چیزی بیشتر جلب توجه شما را نموده است؟
مهرجوئی: یکی از منتقدین نوشت: فیلم ایرانی دیده ایم با زبان غربی. این خیلی جالب بود که یک روشنفکر غربی تا این حد در اشتباه باشد. در ضمن خالی از لطف نیست که بدانید پس از اینکه جایزه به فیلم گاو تعلق گرفت بوسیله پخش جهانی این فیلم در سراسر جهان پخش میگردد و این فرصتی میدهد به سینماگران ایران که برای- ساختن فیلم خوب از نبودن بازار نهراسند.
مجله اطلاعات هفتگی می نویسد: فیلم گاو مورد ستایش منتقدین نهاده شد وپی یروزانوتیرئیس مجمع به خبر- نگاران گفت:این یکی از برترین فیلم هائی است که در طول چند سال اخیر دیده ام.فیلم گاو، بیانی عرفانی دارد و نمایشگر فلسفه عمیقی است که کمتر در فیلمهای برجسته سالهای اخیر دیده ام.فیلمگاوکاملا یک روحیه شرقی را با درکی عمیق از مسائل گذاری جهانی نشان میدهد. ایفاگر نقش اول این فیلمعزت اله انتظامی واقعیت یک عشق عرفانی را آشکار می کند و آنچنان نقش خویش را ماهرانه ایفا میکند که گوئی در سراسر فیلم زندگی میکند، نه هنرپیشگی.
هیئت داوران فستیوال ضمن ستایش از فیلم گاو جایزه برترین بازیگر 1971 را به عزت اله انتظامی بازیگر نقش اول این فیلم اعطا کرد. و از آنجا که انتظامی در فستیوال حضور نداشت مجسمه نقره ایهوگوو حکم این جایزه معتبر سینمائی را برای اتحادیه صنایع فیلم ایران فرستاد. مهدی میثاقیه ضمن اعطای این جایزه بزرگ به انتظامی گفت:من از این جهت بسیار خشنودم که فیلمگاودر مجامع هنری جهان درخشید. و از این جهت متاسفم که در ایران آنچنان که باید از هنرمندان این فیلم قدردانی نشد.
انتظامی در حالیکه بازیگران با سابقه ای نظیرژان گابنژان کلود کارپرپیتر فوندایوری ژاوارسرگئی باندار چوکاینتوکنتیپل اسکوفیلدو هنرمندان برجسته سینمای اروپای شرقی و آمریکای لاتین رقبای او بودند توانست جایزه برترین بازیگر سال 1971 را بخود اختصاص دهد و نام خویشتن را بعنوان یک بازیگر برجسته سینما تثبیت کند. فیلم درخشانگاو
ویگورلیمنتقد معروف ایتالیائی: اگرپازولینفیلم گاو را میدید هرگز فیلم خوکدانی را نمی ساخت. در حالیکه دو هفته از سرانجام فستیوال بین المللی و نیز میگذرد. روزنامه های معتبر جهان بالاخص روزنامه های ایتالیائی، به بحث درباره فیلم ایرانیگاوبرنده جایزه مجمع بین المللی منتقدین فیلم فستیوال، ادامه میدهند. تقریبا تمام روزنامه ها و مجلاتی که درباره فیلم گاو مطالبی نوشته اند عقیده دارند که گاو یک اثر فوق العاده سینمای معاصر و در شعار متفکرانه ترین و شاعرانه ترین فیلمهای تاریخ سینماست.
جان کارلوویگورلیمنتقد فیلم معروف ایتالیا در روزنامهکاترتینوتحت این عنوانکشف دوباره ایران نوشته است:گاوفیلمی است با یک استیل درخشان. فیلمی است تراژیک درباره واقعیتی که فیلمساز با قلب و روحش آنرا احساس نموده است، ما خیلی زود در دومین دوره فستیوال متوجه شدیم، فیلمگاواثر داریوش مهرجوئی فیلمساز جوان ایرانی، فیلم برجسته فستیوال سال جاری است، این فیلم، سینماگر فهیمی را بما معرفی میکند و از سینمائی نو پا گرفته و در عین حال سرشار از تجربیات تازه خبر میدهد.
گاوداریوش مهرجوئی علیرغم تصاویر و آکسیون های سوررئالیست بیشتر شبیه کارهایهومراست. وقتی که گاو مشدی حسن میمرد او بصورت حیوان در میآید و هر لحظه حالات و رفتار او حیوانی تر میگردد.
بودلرمیگوید:من به سرنوشت قویترین حیوانات حسادت میکنم.
ازبودلرتا کافکا را ما با مسخ شدن و غیر انسانی شدن انسانهای زمان حاضر بخوبی آشنائی داریم. خوشبختانه این فیلم ایرانی بیشتر از آنچه یک قصه روانکاوانه باشد، یک آنالیز اجتماعی است که با استیلی درخشان خشک و عینی مورد تجزیه و تحلیل نهاده شده.
اطلاعات هفتگی آدینه 26 شهریور 50 شماره 1552 مینویسد:
گاو! منتقدان اروپائی با تماشای این فیلم دچار شگفتی شدند. این فیلم در فستیوال ونیز جایزه فدراسیون جهانی مطبوعات را ربود.
(ژان دوارونسلی) منتقد هنریلوموندضمن مقاله ای درباره فیلم ایرانیگاونوشت:….. جذابیت فیلم گاو در یاد ماندنی است. این فیلم یک سینماگر فهیم را بجهان معرفی میکند…..
روزنامهتایمزچاپ لندن نوشت:منتقدان فیلم ایرانی گاو را در فستیوال ونیز ستودندو منقد معروف همین روزنامه در مقاله خود اشاره نمود که فیلمگاودر فستیوال ونیز یک فیلم عالی بود. امیدوارم باز هم از ایران فیلم هائی در فستیوال جهانی ببینیم…..
روزنامه ها و مجلات دیگر اروپا نیز از فیلم گاو ستایش کردند اما مهمتر از همه روزنامه معروفچاپ- فرانسه، در آنالیز فستیوال ونیز بیشتر به فیلم گاو پرداختروولمانمنقد و هنری نویس روزنامهنوول لیتر دربارهگاونوشت:……. در این شکی نیست که مهمترین واقعه از لحاظ سینمائی نمایش یک فیلم ایرانی بنامگاواثر داریوش مهرجوئی است. این فیلم از لحاظ شکل و تجسم بسیار زیباست. دوربین آگاهانه روی صورت روستائیان، از زن و مرد می ایستد…….
اطلاعات شنبه 9 بهمن 1350 شماره 13710 تحت عنوان:چه کسی گاو را آفرید
یادم هست گهگاه که با عزت اله انتظامی صحبت فیلم گاو می شد بغضش میگرفت و بدنبالش اشک توی چشمهایش جمع میشد. آنشب هم اشک آمده بود توی چشم هایش، ولی این اشک آن شبی او را میتوانم با جمله ایکه خودش گفت توجیه کنمسه سال بود که در انتظار چنین شبی و چنین موقعیتی بودم. به استودیوی میثاقیه رفتم آنجا قرار بود جایزه ها را بدهند به عزت اله انتظامی.
شاپور قریب گفت: این شب غرور آدم را برمی انگیزد چرا که اولین باری است به یک هنرپیشه ایرانی جایزه ای میدهند و مثل اینکه اولین بار است به آدم محل میگذارند. آرزو میکنم یک چنین شبی برای من هم برگزار گردد.
مهدی میثاقیه: ایکاش بهمان مقدار ای که به ورزش این مملکت توجه میگردد، به سینما هم نظر لطفی میشد.
امشب مجسمههوگورا که از امریکا به اتحادیه صنایع فیلم ایران رسیده و دیپلم برترین هنرپیشه سال جهان از فستیوال شیکاگو را بهعزت اله انتظامیمیدهم. فکر میکنم تمام هنرمندان و کسانی که با هنر سروکار دارند بدون حب و بغض خشنود هستند.
محمد علی کشاورز: شبی که شنیدم عزت این جایزه را برده است از شدت ذوق تا صبح نخوابیدم چرا که سالیان دراز است با او کار نموده ام و همواره کار کردن با او برای من افتخار بوده است. و واقعا جایزه مال او بود. جایزه عزت مال عزت نیست، متعلق به تک تک هنرمندان این مملکت است.
نصرت کریمی: امشب شادی من فوق العاده است برای اینکه پیروزیت انتظامی تنها پیروزیت او نیست، بلکه پیروزی سینمای ایران و هنر بازیگری ایران است. جایزه انتظامی به جهانیان بیان کرد که ایران فقط نفت و قالی ندارد بلکه هنرپیشه در سطح جهانی هم دارد.
س-راستی مثل اینکه انتظامی در دانشکده شاگرد شماست؟
کریمی: انتظامی شاگرد من است و من خجالت میکشم به او درس بدهم زیرا او دیپلمش را از یک مرجع صلاحیت دار جهانی دریافت نموده است.
جایزه مال همه است
انتظامی: بعد از سه سال بالاخره آن چیزی که فکر میکردم انجام شد. این جایزه و دیپلم در واقع مال من نیست، مال همه کسانی است که در کار هنری هستند و متعلق است به تمام هنرمندان سینما و تآتر ایران. راست بگویم. بحق قسم متعلق به همه شماست، مال من تنها نیست.
امیدوارم صنعت سینمائی ایران بر مرزهای دور هم شناسانده گردد تا دیگر به آن صورتی که در یک مقاله انگلیسی نوشته بودند فیلمی از یک کشور ناشناخته نباشد. من از همه همکارانم و بعلاوه مهرجوئی تشکر میکنم، حرف آخرم اینکه:شمع وقتی آخرین لحظات عمرش را میگذراند شعله بیشتری از خود میسازد.
سپاسی از طرف تمام منتقدین جهانی برای ساعدی و برای کلیه همکارانش در فیلمگاو.
مجله اطلاعات هفتگی: از نامه مدیر هفتمین فستیوال بین المللی فیلم شیکاگو صحبت میکند.
متن نامه: آقای انتظامی عزیز.
به عنوان مدیر هفتمین فستیوال بین المللی فیلم شیکاگو با کمال خشنودی اعلام میکنم که هیات ژوری انتخاب نمایند و برترین هنرپیشگان، مجسمه نقره ایهوگورا به شما برای بازی در فیلم گاو اعطا نموده اند.
هیات داوران عبارت بودند از:1-دیو الیوت، منتقد سینمائیشیکاگو دیلی نیوز.
2-ماری نوبلاشمنتقد سینمائیشیکاگو تودی.3-روجرابرتمنتقد روزنامهشیکاگوسان تایمز 4-جن سیکلمنتقد روزنامهشیکاگو تریبون.
در بین اعضاء چند صاحب نظر دیگر از جمله منتقد معروف کانادائی بنامژان لوف بورنیز بودند. ما بزودی- اظهار نظر کامل روزنامه های شیکاگو را برای شما خواهیم فرستاد.میشل جی.کونزا
منبع: بهار 1357 - کاوه مونیخ