توسعه بنگاه داری با تغییر مدیریت فردی به مدیریت کاربردی
به گزارش میهن دی ال، بنگاه داری در ایران تاریخ چند هزار ساله دارد. اصطلاح بنگاه در زبان فارسی و معادل آن در زبان انگلیسی یعنی Firm یک واژه بسیار قدیمی است. این واژه در نوشته ها و مطالعات متعدد افراد شاخص به عنوان یک سمبل اجتماعی همیشه مطرح بوده و معادل آن بیشتر به عنوان یک بنگاه مالی، شرکت و یا اصولاً محیط کسب وکار به کار می رود. اما مستقل از تاریخچه، واژه بنگاه داری به طریقی است که امروز در زبان های مختلف تحت عنوان Firm یا بنگاه مالی به کار برده می گردد و نسبتاً نگاه جدیدی است که اقتصاددانان آن را رواج داده اند. با مراجعه به کتاب های مالی می توانید تعریف های مختلفی از بنگاه داری پیدا کنید. اما در ایران تعریف ساده زیر را برای این مهم همیشه مطرح و به عنوان یک عامل توسعه و پیشرفت تلقی کرده اند: بنگاه یک سازمان یا مجموعه ای از منابع است که در کنار یکدیگر، محصول (کالا یا خدمت مشخصی را عرضه و ارائه می نمایند و آن را باهدف کسب سود مالی می فروشند.
از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.
توجه داشته باشیم که بنگاه باهدف عمر طولانی و فعالیت مستمر کسب و کار تشکیل و تأسیس می شود. بنگاه داری می تواند زیر یک سقف برای خانواده ها نقش آفرینی کند و بسیاری از اقتصاددانان این واژه را بخش مهمی از اقتصاد نام گذاری و معرفی می نمایند که می تواند زیر یک سقف به بازدهـی مطلوبی برای خانواده باشد. به عبارت دیگر اصطلاح معروف و جاافتاده در زبان انگلیسی (Firms and Families) نشانگر آن است که خانواده ها منابع خود را در اختیـار بنگاه ها قرار می دهند و بنگاه ها به یاری این منابع محصول عرضه می نمایند. حرکت موزون در این بنگاه ها می تواند چرخ اقتصاد را در یک محله، شهر و یک کشور به حرکت درآورده و موجب گردش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی شود. از این منظر و در دنیای امروز بنگاه ها را منشاء کارآفرینی و دستیابی به نقشه راه یادگیری برای ارزش آفرینی می دانند.
بنگاه داری در ایران توانسته است برای فعالان اقتصادی دستاوردهای عظیمی همچون مدل های کسب وکار، طرح های تجاری، ارزش آفرینی، تصمیم گیری مناسب برای آینده، دستیابی به استراتژی فعالیت اقتصادی، تفکر استراتژیک، مشاوره مدیریت، رسیدن به جهت شغلی واقعی و مواردی این چنین داشته باشد. اصطلاح بنگاه داری اقتصادی و نظریه پردازی دراین باره دیدگاه های مختلفی را فراهم آورده که در جهت اجرایی و عملیاتی خود سؤالات متعددی را برای فعالان اقتصادی حاصل می آورد:
1-چرا بنگاه های اقتصادی به وجود می آیند؟ آیا مردم همه در بازارها نمی توانند به شکل انفرادی معامله و فعالیت اقتصادی داشته باشند؟
2-آیا بنگاه های اقتصادی همواره مفید هستند؟ آیا باعث نمی شود منابع اقتصادی در صورت عدم بهره برداری مؤثر و مستقیم مستهلک شده و از انتفاع خارج شوند؟
3-آیا هر چه یک شرکت عظیم تر شود بهتر است یا ممکن است هزینه ها و دردسرهای داخلی آن باعث کاهش دستاوردهای اقتصادی اش شود.
4-به طور اصولی ساختار داخلی و اجرایی بنگاه شکل می گیرد و سپس اجرا می شود؟
5-مرز بنگاه ها را چگونه باید تعریف کنیم و آن ها را چگونه طبقه بندی کنیم؟
6-به طورکلی هدف بنگاه ها چیست؟ کوشش برای بقا و کوشش برای سودآوری در بنگاه های معمولی (عادی) و تخصصی چه جایگاهی در هر شهر یا کشوری می تواند داشته باشد؟
7-دولت می تواند چه تأثیراتی (مثبت یا منفی) در عملکرد بنگاه ها داشته باشد؟
8-مزیت های بنگاه داری در مدیریت کسب وکار در مقایسه با فعالیت های جدید کسب وکارهای کوچک و متوسط چگونه است و فزونی هر یک از آن ها چگونه است؟
9-تئوری های امروزی همانند مالکیت و مدیریت در نظام بنگاه داری چیست؟
10- شاخص های سهولت انجام کار در بنگاه ها چگونه است و شاخص های انجام کسب وکار در یک کشور در مقایسه با دیگر کشورها چه تأثیری دارد؟
در نظام اجرایی و عملیاتی دنیای امروز به ویژه باگذشت بیش از دو دهه از قرن بیست و یکم باید گفت که فعالیت های بنگاه داری با مبانی جدیدی روبرو بوده که مهم ترین آن ها در این تحلیل می تواند شامل: مدیریت زمان، خودشناسی، ارتباطات و مذاکره، یادگیری و بروز رسانی، تصمیم گیری به موقع، ایجاد کارآفرینی، دستیابی به مهارت های ارتباطی و یادگیری، روانشناسی پول، انجام کار تیمی، تسلط کلامی با مخاطبان و طرف های کسب وکار، ایجاد تفکر سیستمی و درنهایت انجام مدیریت بازاریابی است که هرکدام اثرات خاص و ویژه خود را در فضای کسب وکار یک بنگاه فراهم سازی می نمایند. در این ارتباط باید گفت که بنگاه داری در ایران و برخی از مفهوم ها، سابقه بسیار طولانی نزد مردم دارند. افراد جامعه بخشی از آن مفهوم هستند، به آن معنا می بخشند و فراتر از آن حتی بدون دانستن نام واقعی اش، از آن استفاده نموده و برای گسترش و بهینه سازی اش کوشش می نمایند. درست مانند یک کشاورز که گیاهان دارویی بسیار زیادی را می شناسد و از کاربرد هر یک به خوبی آگاهی دارد، اما وقتی یک دانشمند نام علمی همان گیاهان را از او می پرسد کشاورز گیج می شود و فقط به او نگاه می نماید.
شرکت یکی از همان مفهوم هاست. ما عضو بنگاه های اقتصادی هستیم و بدون آنکه چیز زیادی درباره این بنگاه ها بدانیم به توسعه و رشدشان یاری می کنیم. بنگاه های اقتصادی در ایران بیشتر به یک خانه سرمایه تبدیل شده اند که در صورت واکاوی هر یک می توان به رمز و راز موفقیت و توسعه آن ها پی برد. مدیرعامل کارخانه فورد در یک سخنرانی مبسوط در جمع کارکنان خود گفت: درنهایت، تمام فعالیت های اقتصادی در سه کلمه خلاصه می شود به انسان ها، محصولات و منافع (سود) که نمادی از یک بنگاه داری است که انسان ها در مرحله اول قرار دارند. اگر یک تیم خوب نداشته باشیم، در دو بخش دیگر به کارمان نمی آیند. بنگاه داری در ایران را می توان در عرف دنیای خود به یک سازمان یا مجموعه ای از منابع، شامل منابع اقتصادی، انسانی، ابزارهای فراوری، دانش فنی و هر چیزی که برای فراوری کالا و ارائه خدمات موردنیاز باشد، تعریف کرد که در کنار یکدیگر، کالا یا خدمت مشخصی را باهدف کسب سود، ارائه می دهند. به طورمعمول، بنگاه های اقتصادی باهدف کار در یک بازه زمانی طولانی ایجاد می شوند. پررنگ ترین نشانه ای که یک شرکت را از سایر سازمان ها جدا می نماید، تأکید مستقیم بر سودآوری و کسب درآمد است. یعنی گروه ها یا انجمن های اجتماعی، فرهنگی و حتی سازمان های مردم نهاد نیز یک شرکت بشمار نمی فرایند. چون درآمدی ندارند. از طرفی تشکیل بنگاه به این معنا نیست که افراد زیادی باید دورهم جمع شوند و در قالب یک شرکت یا سازمان، فعالیت اقتصادی عظیمی را شروع نمایند. حتی اگرچند نفر باهم یک مغازه کوچک را اداره نمایند، بازهم می توانیم آن ها را یک شرکت بنامیم.
بنگاه های اقتصادی در استاندارد ملی و بین المللی به سه دسته خدماتی، بازرگانی و فراوریی تقسیم می شوند. در اینجا ضروری است تأکید شود که خانواده و بنگاه های اقتصادی به شکل جالبی به هم گره خورده اند. ما در خانواده زندگی می کنیم، چه این خانواده یک نفره باشد و چه چندنفره، هرکدام از ما نقشی در این تعریف اجتماعی داریم. از طرفی، بنگاه ها نیز از افرادی تشکیل شده اند که هرکدام عضوی از یک خانواده هستند. درنتیجه ما خودمان و اعضای خانواده مان را در اختیار بنگاه ها قرار می دهیم تا از این راه بتوانیم درآمد داشته باشیم. نکته جالب تر اینجا است که ما درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی خود در یک بنگاه را صرف خرید محصول یا خدمات از سایر بنگاه ها می کنیم. بنگاه ها نیز وقتی پول کم می آورند به سراغ منابع اقتصادی خانواده ها می فرایند تا این کمبود اقتصادی را جبران نمایند.
به این شرایط گردشـی بین خانواده و بنگاه ها، چرخه اقتصاد می گویند. البته ماجرای چرخه اقتصادی، کمی پیچیده تر از این حرف ها است. چون ما تأثیر نقشی به نام دولت و اقتصاد کشورهای دیگر را در نظر نگرفته ایم. اما حتی بدون این دو بخش نیز، خانواده و شرکت کاملاً به هم گره خورده اند. در این رابطه می توان این طور برداشت کرد که از زمان آشنایی ما با بنگاه های اقتصادی زمان زیادی می گذرد. در چرخه اقتصاد، ما بخشی از بنگاه ها هستیم که از بنگاه ها خرید می کنیم. شاید به همین دلیل است که اقتصاددانان از واژه بنگاه خیلی رضایت دارند. از طرفی معیار نفرات بنگاه های اقتصادی بسته به زمینه، شرایط اقتصادی و موارد بی شمار دیگر معیار مشخصی برای در نظر دریافت ابعاد یک شرکت دارد. در این زمینه می توان نگاهی فهرست وار به چند کشور دنیا و معیار آن ها برای عظیمی و یا کوچکی بنگاه داشته باشیم.
چین: بنگاه های کوچک بین 50 تا 100 نفر و بنگاه های متوسط بین 101 تا 500 نفر
ژاپن: بنگاه های کوچک کمتر از 20 نفر و بنگاه های متوسط بین 20 تا 300 نفر
کانادا: بنگاه های کوچک کمتر از 100 نفر و بنگاه های متوسط بین 100 تا 500 نفر
آمریکا: بنگاه های کوچک کمتر از 500 نفر و بنگاه های متوسط بین 500 تا 1000 نفر
ایران: بنگاه های کوچک کمتر از 10 نفر و در مدلی دیگر بین 10 تا 49 نفر و همچنین بین 50 تا 99 نفر و بنگاه های متوسط بین 100 تا 149 نفر است.
در اینجا ضروری است یادآوری شود که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مالکیت بنگاه های اقتصادی به سه دسته دولتی، تعاونی و خصوصی تقسیم می شود. بنگاه های اقتصادی دولتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مالکیت دولت یا سایر نهادهای عمومی قرار دارند. در بنگاه های اقتصادی تعاونی، یک همکاری متقابل بین اعضای این بنگاه وجود دارد و همه آن ها باهم مالک بنگاه هستند و در بخش خصوصی نیز، هر بنگاه به یک یا چند نفر تعلق دارد که قبلاً بدان اشاره رفته بود. اما ساختار اصلی بنگاه های اقتصادی از نموداری مشابه ذیل تشکیل می شود:
در این حالت مالکیت بنگاه می تواند فردی یا نموداری از تجمیع مالکیت افراد و یا حتی گروه های مختلف باشد. در ضمنً مالک و کنترل نماینده این ساختار می تواند تنها یک نفر باشد که در ایران یکی از رایج ترین شکل های کسب وکار است که البته می توان در تعداد زیادی از کشورهای دنیا همانند آمریکا و اروپا دست یافت. البته با ورود اینترنت و توسعه فضای مجازی و انقلاب صنعتی چهارم نمودارهای کسب وکار و بنگاه داری از تغییرات بشماری برخوردار بوده که اندازه محدود، عمرمحدود، نحوه شراکت، دسترسی به منابع و اعتبار و نحوه افزایش سریع آن ها و از همه مهم تر افزایش قابلیت تصمیم گیری ها است که به دلیل هم فکری بین شرکاء و تخصصی تر و هوشمندانه تر عمل نمودن آن ها بسیار متفاوت و متغیر است. ناگفته نماند که این شکل از فعالیت افزایش امکان رشد و توسعه اقتصادی را به دلیل افزایش منابع سرمایه و بهبود تصمیم گیری ها فراهم سازی خواهد کرد. در طرف مقابل معایب بنگاه های شراکتی که امروزه در دنیا جاری و ساری است نیز یکی از مباحث اصلی شاخص های فعالیت بنگاه های کوچک و متوسط است که موضوع سهم را در اداره این گونه فعالیت ها مطرح می سازد. لذا در این رابطه و بر پایه مطالعات اجرا شده می توان گفت که یک شرکت کوچک و متوسط در نمودار بنگاه داری خود می تواند از شرایط سهامداران متفاوتی به توضیح زیر باشد:
در کلام پایانی اینکه شرکت محبوب ترین ساختار بنگاه داری است که تحت عنوان یک موجود حقوقی می تواند با استفاده از نام خود وارد کسب وکار شده و بقول ایلان ماسک مبتکر و سازنده اتومبیل های برقی در دنیا می گوید که ایجاد شرکت، مثل پختن کیک است. باید تمام مواد اولیه را به نسبت درست داشته باشیم. اما دریغ که در ایران وقتی درصدد فعالیت بنگاه داری هستیم فقط فردی فکر می کنیم و سایر قابلیت ها را فراموش می کنیم. در مدل های دنیای بنگاه داری می تواند به صورت مسئولیت محدود، عمر نامحدود و یا قابلیت توسعه پیش بینی شده و فعالیت نماید. اما براساس آخرین مطالعات و پژوهش های اجرا شده، بیش از 56 درصد از فعالیت های کسب وکار و بنگاه داری در ایران فردی و انحصاری است و از نگاه بنگاه داری شراکتی به توضیحی که از نظر گذشت کاملا به دور است.
پیشنهاد می شود بنگاه ها در قالب شرکت های محدود و یا نامحدود شکل گرفته و به وسیله فروش و یا واگذاری سهام خود مدیریت فردی را به مدیریت کاربردی تغییر داده و از سبک های جدید برای پویایی و فعالیت بنگاه داری خود بهره مند شوند.
منبع: اتاق بازرگانی ایران